یادش بخیر اون زمونا


راه اندازی سامانه پیام کوتاه رایگان

یادش بخیر اون زمونا وقتی می خواستیم آرزوبگیم انگاری رویا می گفتم .

یادش بخیر اون زمونا آخر آخر آرزو ها مون دکتر، مهندس شدن بود.

یادش بخیر اون زمونا وقتی می خواستیم بخوابیم با ترسیدن خودمون و قایم شدن زیر پتو خودمون رو می خوابوندیم.

یادش بخیر اون زمونا بهونه می آوردیم برای رفتن به مهمونی اما حالا بهونه می یاریم برای نرفتن به مهمونی.

یادش بخیر اون زمونا با یه کتاب خوشحال می شدیم اما حالا با پول کتاب خوشحال می شیم.

یادش بخیر اون زمونا به هم دل می دادیم اما حالا فقط گل.

یادش بخیر اون زمونا پول نبود ، غذا کم بود. به جاش عشق و صفا و وفا بود اما حالا پول و غذا زیاده اما هیچی نیست.

یادش بخیر اون زمونا از حرف زدن خوشحال میشدیم اما امروز... .

یادش بخیر اون زمونا ... .

شما بخواین این جمله رو  کامل کنید چی می نویسین.برای ما ارسال کنید.



+ یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:,در ساعت22:31 راه اندازی سامانه پیام کوتاه| |



طراح : صـ♥ـدفــ